امروزه، دو گرایش در جستجوهای کاربران به وجود آمده است :۱- طولانیتر شدن متن جستجوی کاربران و ۲- درخواست پاسخهایی دقیقتر از موتورهای جستجو. این دو گرایش چالشی بزرگ را برای موتورهای جستجوگر به وجود آوردند، چرا که دیگر شناسایی کلمات کلیدی کوئری جستجو، برای ارائهی پاسخی دقیق به کاربر کافی نبود و لازم بود کلمات موجود در کوئری به شیوهای جدید تفسیر شوند؛ یعنی باید بین کلمات کلیدی موجود در کوئری جستجوی کاربر، ارتباطی معنایی و منطقی در نظر گرفته شود تا بهترین و دقیق ترین پاسخ ها برای کاربر انتخاب و نمایش داده میشد. به همین دلیل، موتورهای جستجوگر توانستند ارتباطی بین کلمات کلیدی پیدا کنند.به طور دقیق تر راه حلی که متخصصان برای این مشکل پیدا کردند، ارتباط دادن کلمات کلیدی به یکدیگر و تشخیص قسمتی بود که کوئری در آن شکل میگرفت. یعنی تولد نسلی هوشمندتر از شیوههای جستجو : جستجوی معنایی (Semantic Search)، که در پایین به توضیح آن می پردازیم.
جستجوی معنایی یا Semantic Search چیست؟
جستجوی معنایی یا همان Semantic Search، مطالعه و درک ارتباط واژهها با یکدیگر و منطق حاکم بر این ارتباط است. در واقع، جستجوی معنایی با درک خواسته کاربر از طریق معنای کلمات در بافت (Contextual Meaning)، دقت نتایج جستجو را افزایش و نتایج بهتری را به کاربر نمایش می دهد. یعنی موتورهای جستجوگر در جستجوی معنایی از طریق تطبیق مفهوم، مترادف کلمات و الگوریتم های زبان طبیعی (natural language) نتایج جستجوی تعاملی بیشتری را فراهم می کنند. به بیانی ساده تر : جستجوی معنایی با تلاش برای درک نیّت و مقصود جستجو کننده از طریق بررسی معنای کلمات و عبارت ها در متن، در فضای دادههای قابل جستجو (می تواند فضای وب باشد، یا در یک سامانهی محدود مانند یک شبکه کامپیوتری) نتایج مرتبطتری را برای جستجوی کاربر فراهم می کند.
در متن بالا منظور از بافت فرآیندی است که بعد از یک جستجو شکل میگیرد و معنای عبارت جستجو شده را محدود کرده و آن را دقیقتر و مشخصتر میسازد. به بیان سادهتر بافت، هر چیزی است که یک کلمه درون آن و در ارتباط با آن تفسیر میشود.
منظور از معنای بافتی، معنایی است که بر اساس متن و محتوا و شرایط از واژه، عبارت یا جمله فهمیده میشود. مثلا کلمهی «چی» در گفت و گوی ما ایرانیان همیشه یک معنای خاص ندارد و بسته به بافت، یعنی همان فضا و شرایطی که این کلمه در آن گفته میشود، میتوان معانی مختلفی از آن برداشت کرد. مثلا اگر با لحنی کنایهآمیز، و با چهرهای سرشار از ناراحتی و با نگاهی نه چندان دوستانه این عبارت را بر زبان بیاوریم مخاطب ما باید معنایی کنایهآمیز و منفی از آن برداشت کند.
گوگل هنگامی که میخواهد محتوای مربوط به یک کوئری (Query) را تشخیص دهد، عوامل مختلفی را در نظر میگیرد، که در زیر چند نمونه از این عوامل آورده شده است :
- سابقهی جستجوی کاربر یا همان History مرورگر
- سابقهی جستجوی همگانی : جستجوهایی که به طور پی در پی در بازههای زمانی نزدیک توسط فرد یا افراد مختلف انجام شدهاند و با جستجوی کاربر مرتبط هستند.
- محل جغرافیایی کاربر : بسته به محل کاربر، گوگل میتواند تشخیص دهد کدام نوع نتایج برای او مناسب تر است.
- خصوصیات کوئری (Query) : خصوصیات نوشتاری، روش های مختلف نوشتن یک کلمه و … .
- دامنههای لینک داده شده به متن ها و اسناد مربوط به موضوع جستجو
- کنار هم بودن کلمات (Co-Occurrence) و فاصلهی میان آنها
حال، چرا موتورهای جستجو به دنبال جستجوی معنایی هستند؟
داده بیشتر، اسپم کمتر، درک عمیقتر منظور کاربر و جستجوی طبیعیتر. درک تمام این دادهها امکان گرفتن بهترین نتیجه برای جستجوی کاربر را به حداکثر میرساند. در دنیای امروزی، روند سازماندهی، مرتب کردن و ارتباط دهی اطلاعات به طور معنایی به وظیفهای برای موتورهای جستجو تبدیل شده است. در سال های اخیر گوگل و دیگر موتورهای جستجوگر در شناسایی ماهیت های مختلف و تولید پاسخ برای سؤالات مختلف بسیار ماهر شدهاند و اینکار از طریق ارتباط دادن داده هاست که جستجو دقیق تری را ایجاد میکند. پاسخ دادن به سؤالات توسط الگوریتمی، درک شده و نمایش داده می شوند؛ به عنوان مثال، زمانی که در گوگل سؤالی می پرسید موتور جستجوی گوگل میتواند کلمات کلیدی را برای یک ماهیت ارتباط دهد و پاسخ دقیقی ایجاد کند تا نتیجه ی جستجوی بهتری به شما نمایش داده شود.
حتما بخوانید : معیارهای گوگل برای بالا بردن ربته سایت
برخی کاربردهای جستجوی معنایی
جستجوی معنایی (Semantic Search) در حال حاضر تا حدودی توسط گوگل پیاده سازی شده است و میتوان نمونههایی از کاربرد این شیوهی جدید جستجو را در نتایج جستجوی گوگل مشاهده کرد. در آینده قطعاً کاربردهای بیشتری از درون قابلیتهای جستجوی معنایی بیرون خواهد آمد. در اینجا چند مورد از کاربردهای جستجوی معنایی را معرفی میکنیم :
حتما بخوانید : بهینه سازی داخلی سایت – مخصوص سئوکاران و مدیران سایت ها
تشخیص و اصلاح خودکار املای کلمات : به جرات میتوان گفت که یکی از پر کاربرد ترین قابلیت جستجوی معنایی، اصلاح خودکار املای کلمات است. حتماً برای شما هم پیش آمده که به اشتباه کلمهای را در کادر جستجو تایپ کرده اید و گوگل شکل درست آن را به شما یادآوری کرده است و نتایج را نیز بر اساس شکل صحیح کلمه برای شما نمایش داده. این یکی از کاربردهای جستجوی معنایی (Semantic Search) در موتور جستجوی گوگل است.
تشخیص محتواهای بیکیفیت : جستجوی معنایی فقط به تشخیص غلطهای املایی محدود نمیشود و گوگل از آن استفادههای مهمتری میکند. اگر کمی تخصصیتر بخواهیم توضیح دهیم باید گفت یکی از منافع جستجوی معنایی برای گوگل این است که از طریق آن میتواند محتواهای کمکیفیت را شناسایی کند و اعتبار و رتبه سایت را کاهش دهد. برای مثال در گذشته برخی افراد تعدادی از کلمات کلیدی را همرنگ پس زمینهی می کردند و در صفحات وب سایت خود قرار میدادند (به نحوی که کاربر آنها را نمیدید)، اما کرالر های گوگل (Crawlers) آنها را مییافتند و رتبه صفحه را افزایش می دادند. اما امروزه به لطف تکنیکها و الگوریتمهای پیچیدهای همچون نمایهگذاری پنهان معنایی (LSI یا latent semantic indexing)، تخصیص پنهان دریکلت (LDA یا latent Dirichlet allocation) و همچنین تکنیک فراوانی لغت-معکوس فراوانی سند (TF-IDF یا Term Frequency-Inverse Document Frequency) حقهی تکرار کلمات کلیدی بی ربط، کاربردی ندارد.
تولید پاسخهای دقیقتر و کارآمدتر برای جستجوهای کاربران : در بالا نیز به این موضوع اشاره کردیم که موتورهای جستجو با استفاده از جستجوی معنایی میتوانند خواسته ی کاربران را بهتر درک کنند، زیرا جستجوی معنایی مبتنی بر شیء (Entity-Based) است. منظور از شیء یا Entity، هر چیزی است که هویت و خصوصیاتی ویژه و یکتا دارد؛ نظیر یک فرد مشهور، یک شخصیت سینمایی، یک ناحیهی جغرافیایی بخصوص،یک کتاب خاص، یک نظریهی علمی و … .
قسمت پاسخ سریع (Featured Snippets) و کادر سوالات مرتبط (People Also Ask) : مدتی قبل در گوگل تغییری صورت گرفت که بعد از جستجو یک کادر کوچک به شما نشان داده می شد که درون آن پاسخی کوتاه وجود داشت. مانند تصویر زیر :
همونطور که مشاهده می کنید گوگل با استفاده از Featured Snippetsیک سری اطلاعات درباره متنی که جستجو کردم، بهم نشون داده. پاسخی که گوگل میدهد بسیار خلاصه و در بیشتر مواقع کارآمد است.
برخی مواقع گوگل یک کادر دوم هم با عنوان People Also Ask به شما نشان می دهد که نمایشدهنده سوالات مرتبط با کوئری جستجوی شماست. در کادر پاسخ سریع گوگل، پاسخ سوال جستجوکننده در چند گام و به صورت خلاصه بیان شده است. در انتهای آن هم لینکی قرار دارد که کاربر میتواند برای کسب اطلاعات بیشتر به آن مراجعه کند. در کادر سوالات مرتبط، سوالات دیگری که مرتبط با جستجوی شماست به همراه توضیحی مختصر به مانند تصویر زیر به شما نمایش داده میشود.
حتما بخوانید : بهینه سازی داخلی سایت – مخصوص سئوکاران و مدیران سایت ها
گراف دانش (Knowledge Graph)
یک قابلیت جالب دیگر که با استفاده از جستجوی معنایی ایجاد شده است، گراف دانش است. حتماً در بعضی از جستجوهای خود در سَمتِ راستِ صفحه، یک نوار کناری یا Sidebar مشاهده کردهاید. گوگل به این نوار کناری گراف دانش (Knowledge Graph) می گوید. گراف دانش یک نمونهی عالی از سیاست گوگل برای فهم جستجوها به جای فهم رشتهی کاراکترهای حرفی و عددی است. فرض کنید میخواهیم درباره یک ستارهی مشهور سینما جستجویی انجام دهیم. به عنوان مثال کوئری robert downey jr بازیگر مشهور سری فیلمهای Iron Man به مجموعهای از تصاویر، اخبار، حسابهای کاربری او در شبکههای اجتماعی و فیلمهای او و همچنین برخی از همکاران او برای ما نمایش داده می شود:
همانطور که مشاهده می کنید تمام اطلاعات مرتبط با این بازیگر به صورت دستهبندی شده در اختیار کاربر قرار میگیرد.
در حقیقت، گوگل با الگوریتم جستجوی معنایی خود از طریق فهم یک شیء (در اینجا: رابرت داونی جی آر یا همون جونیور) و همچنین با افزودن دادههای مربوط به تاریخچه ( History ) جستجوی همهی کاربرانی که پیش از این به دنبال خبر، مشخصات و زندگینامهی رابرت داونی بودهاند، میتواند بهتر بفهمد که کاربر بعدی احتمالا با جستجوی عبارت “robert downey jr” به دنبال چه نتایج و جزئیاتی از این کوئری است تا آن ها را به او نشان دهد. در تصویر بالا میبینیم که اخبار، تصاویر، صفحهی این شخص در ویکیپدیا، اطلاعات شخصی او نظیر سال تولد، محل تولد، والدین و …، نقل قول ها، حساب های شخصی او در شبکه های اجتماعی و فیلمهایی که بازی کرده است و همچنین لیستی از همکاران او در این فیلمها توسط گوگل به کاربر نمایش داده میشود. درحالی که اگر گوگل از جستجوی معنایی استفاده نمیکرد ممکن بود در صفحهی نخستِ نتایج، هیچ خبری از حساب کاربری او در شبکههای اجتماعی نباشد و در عوض مثلاً مقالهای طولانی درباره مارک لباس و شلوار او قرار بگیرد (چیزی که بعید است اکثر کاربران از جستجوی نام این بازیگر بخواهند). حال اگر الگوریتمهای جستجوی معنایی وجود نداشتند، این اطلاعات فشرده (و تقریباً همهجانبه) در دهها و صدها صفحهی نتایج جستجو پراکنده میشدند و شما برای یافتن هر قسمت از این اطلاعات، باید کلی وقت و انرژی صرف میکردید. اما متخصصان و برنامه نویسان در گوگل با تشخیص خواستهی اکثر کاربران و مرتبط کردن دادههای مربوط به شیء (در اینجا بازیگر مورد نظر) کار را آسان کرده و تجربهای مثبت برای کاربر فراهم کردند. خوشبختانه از سال ۲۰۱۴ گراف دانش برای زبان فارسی هم ارائه شده است. این گراف با استفاده از اطلاعات ویکیپدیای فارسی، سعی میکند پرطرفدارترین و معروف ترین اطلاعات ( اطلاعاتی که بیشتر جستجو شده اند ) مربوط به هر شیء را در کمترین زمان ممکن و به شکل خلاصه به کاربر نمایش دهد. البته لازم به ذکر است که گراف دانش فارسی به دلیل ضعف محتوا در وب سایت های فارسی، آنچنان که باید کاربردی نیست.
اوضاع جستجوی معنایی (Semantic Search) در وب سایت های فارسی چگونه است؟
متاسفانه تعریفی ندارد! با اینکه گوگل این قابلیت پرکاربرد را آماده کرده است و این قابلیت جستجو از زبان فارسی نیز پشتیبانی میکند، اما ضعف وب سایت های فارسی در تولید محتوا و کیفیت آن باعث میشود که اکثر اوقات کاربر فارسی زبان در جستجوی معنایی به نتایج دلخواهش نرسد. برای مثال تعداد گرافهای دانش در زبان انگلیسی، اصلاً با زبان فارسی قابل مقایسه نیست، زیرا پایگاههایی همچون ویکیپدیای فارسی در مقایسه با ویکیپدیای انگلیسی به شدت کوچکتر هستند. در جستجوی فارسی اگر نام برخی افراد معروف، مکانهای تاریخی، اتفاقات خیلی معروف و چیزهایی از این دست را جستجو کنید، گوگل میتواند از ویکیپدیای فارسی گراف دانش تولید کند، اما اگر کوئری شما کمی دقیق تر و ناشناستر باشد گراف دانش تولید نمیشود. این مسئله در مورد کادر Featured Snippets و کادر People Also Ask نیز صدق میکند.
جستجوی معنایی چه اهمیتی در سئو دارد؟
جستجوی معنایی در سئو از اهمیت بالایی برخوردار است. برای متخصصان، آشنایی با جستجوی معنایی سئو بسیار مهم است زیرا باعث میشود همگام با تغییر و تحول موتورهای جستجو پیش بروند. همچنین در آینده ای نه چندان دور، جستجوی صوتی بیش از پیش از نتایج جستجو سهم خواهد داشت، به همین دلیل اهمیت زبان محاوره در جستجو غیرقابل انکار خواهد بود. بنابراین صاحبان وبسایتها و سئوکارها باید تغییرات و تکنیکها و قواعد جستجوی معنایی را به دقت دنبال کنند. اطلاع ما از نحوهی کار جستجوی معنایی، زاویهی دید جدیدی در تولید و انتشار محتوا به ما میدهد. در واقع، باید محتوا را برای این شیوه جدید بهینه سازی کرد. به عنوان مثال اگر از تمام موضوعات و کلمات کلیدیِ مربوط به یک شیء خاص مطلع باشیم و سناریوهای احتمالی جستجوی کاربر را پیشبینی کنیم، آنگاه میتوانیم نحوهی پاسخگویی گوگل به جستجوی کاربر را نیز تا حد زیادی درک کنیم و در نتیجه محتوایی تولید کنیم که جایگاهی مناسب در پاسخ تولیدی گوگل داشته باشد؛ و این امکان وجود دارد که محتوای ما در کادر پاسخ سریع گوگل قرار گیرد.